ولنتاین روز عشق

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها…

عشق همان پلیور نخ نمای تن یک پدر است که فرزندش را در آغوش دارد و راهی بیمارستان است.
عشق همان پیرزن فرسوده ای است که بعد از مرگ همسرش ساعت ها کنار اتاق سرد خانه ایستاده است.
عشق همان دست های بی توقع من و توست وقتی در شادی و غم یکدیگر سخت میفشاریمش.
عشق نبات زعفرانی مادرم است در اولین صبح مدرسه ام.
عشق آب نبات قیچی همکلاسی ام است که پنهانی با خود به مدرسه آورده تا مرا غافلگیر کند.
عشق لطف خداوندی است که مرا در مسیر تجربه و درس از احوالات زندگی قرار می دهد.
عشق معنای پیچیده ای ندارد چرا که با گذر زمان فقط ماهیتی واقعی به خود می گیرد .
و ما زنده ایم به تمامی این توجهاتی که ساده از کنارشان گذر میکنیم.

چنان که مولانا می فرماید:

جز عشق نبود هیچ دم ساز مرا
نی اول و نی آخهر و آغاز مرا

جان میدهد از درونه آواز مرا
کی کاهل راه عشق درباز مرا

من پیر فنا بدم جوانم کردی
من مرده بدم ز زندگانم کردی

می ترسیدم که گم شوم در ره تو
اکنون نشوم گم که نشانم کردی

و یا در جای دگر می فرمایند:

بی همگان بسر شود بی تو بسر نمی‌شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود

دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی تو بسر نمی‌شود

همه خفتند و من دلشده را خواب نبرد
همه شب دیده من بر فلک استاره شمرد

روز عشق ” ولنتاین” بر همه ی دوستداران عشق و زندگی مبارک.